نوشته شده توسط : magy

 
چشم سوم با اسامي مختلف از جمله چشم معرفت، چشم بصيرت، چشم دل، چشم درون، تيسراتيل و آجنا خوانده مي‌شود و جايگاه آن در كالبد اثيري و منطبق بر پيشاني در جسم فيزيكي است.

برخي دانشمندان اعتقاد دارند كه چشم سوم محلي براي دريافت ادراكات فراحسي، الهام و اشراق و وسيله‌اي براي ارتباط موجودات با يكديگر در جهان هستي مي‌باشد. از طريق آجنا مي‌توان با عوالم و موجودات ماورائي و همچنين با وراي ابعاد مكاني و زماني ارتباط برقرار ساخت. همچنين با كمك آجنا مي‌توان هاله‌ها را ديد.

براي رؤيت هاله، لازم است كه تمرينات باز كردن چشم سوم را انجام دهيد، تا چشم سوم خود را تحريك كرده، قدرت گيرندگي آن را افزايش دهيد. اين كار شما را قادر مي‎سازد كه انرژي اطراف سوژه‌ را دريافت كنيد. البته بدون انجام اين كار هم ديدن هاله‎ي تك‌رنگ‌ها ممكن است، اما اگر چشم سوم شما تحريك و باز نشده باشد، ديدن هاله‎ي يك موجود زنده بسيار مشكل خواهد بود.

به ياد بياوريد كه وقتي خيلي خيلي خسته و كاملاً فرسوده‌ايد چه حالي داريد؟ به ياد بياوريد كه چه احساسي داريد وقتي براي روزها نخوابيده‎ايد و به سختي مي‎توانيد چشمهايتان را باز نگه داريد؟ به ياد بياوريد كه چه احساسي داريد وقتي چشمهايتان دست از تلاش براي بسته شدن بر نمي‎دارند؟ به ياد بياوريد كه چه حالي داريد وقتي كه با چشمهايتان مي‎جنگيد تا آنها را باز نگه داريد؟

تجسم اين حالتها با تمركز و توجه كامل، در شما احساسي برمي‎انگيزد، مانند اينكه تلاش مي‎كنيد يك پرده‎ي خيالي سنگين را از پشت چشمهايتان بلند كنيد. در چنين حالتي ماهيچه‎هاي چشمهايتان خوب پاسخ نمي‎دهند، بنابراين كار شما تقريباً بطور كامل ذهني است.

چند لحظه صبر كنيد تا اين حالت را به خوبي مجسم كنيد. كوشش براي باز نگه‌داشتن چشمان خسته، يك تحريك ذهني قوي در چشم سوم ايجاد مي‎كند و به تدريج باعث باز شدن آن مي‎شود. اما چگونه؟

اين فعاليت گشايشي ذهن ، آگاهي جسمي شما را در محل چشم سوم متمركز مي‎كند. هنگامي كه آگاهي جسمي شما در يك قسمت از بدنتان متمركز مي‎شود و شما آن ناحيه را تحت نفوذ ذهني خود قرار مي‎دهيد، كالبد انرژي خود را در آن ناحيه به نحوي پويا تحريك مي‎كنيد. اگر اين فعاليت ذهني به اندازه كافي ادامه پيدا كند و تلاش ذهني كافي صرف آن شود، چشم سوم شما شروع به باز شدن خواهد كرد.

اگر شما فعاليت گشايشي ذهن را هنگامي كه در حالت آرامش هستيد و موضوعي در ميدان ديد شما قرار دارد ( و بطور مستقيم در حال نگاه كردن به آن نيستيد ) انجام دهيد، ديد هاله‎اي خودبخود ايجاد خواهد شد.

فعاليت گشايشي ذهن كه در اينجا شرح داده شد، شبيه تكنيك‎هاي ديداري باز كردن چاكرا است كه توسط اكثر استادان كار با انرژي و پيشرفت قواي ذهني تدريس مي‎شود. فقط به مراتب قوي‌تر و مؤثرتر است. تمرينهاي ديداري كار با انرژي به تنهايي ضعيف و كند هستند و يادگيري و استفاده از آنها مشكل است.

توصيه: مركز بين دو چشم (روي پيشاني) را به نرمي با ناخن بخارانيد. اين كار به شما كمك خواهد كرد كه اين نقطه را با آگاهي جسماني خود به دقت هدف بگيريد.

آگاهي جسماني خود را به ناحيه بين چشمهاي خود منتقل كنيد. با تمركز كامل از اين ناحيه آگاه شويد. اين ناحيه را به صورت ذهني بالا بكشيد. چنان كه گويي تلاش مي‎كنيد پلكهايتان را به زور باز كنيد. اما به ماهيچه‌هايتان در اين ناحيه اجازه ندهيد كه منقبض شوند يا به هر صورت ديگر پاسخ بدهند ( اين تلاش كاملاً ذهني است).

احساس خود را به دقت مورد توجه قرار دهيد. تصور كنيد كه چشمهايتان خيلي سنگين شده‎اند؛ به آنها اجازه دهيد كه بسته شوند، و چند بار پلكهايتان را به‌هم بزنيد. توجه كنيد كه براي اين كار از كدام ماهيچه‌ها استفاده مي‎كنيد.

همين فرمان عضلاني را از طريق آگاهي جسماني ذهن خود در آن ناحيه به كار ببريد، اما ديگر به ماهيچه‌هاي پلكهايتان اجازه ندهيد كه از فرمان اطاعت كنند.

اين كار را دوباره و دوباره تكرار كنيد ( بالا بكشيد، بالا بكشيد، بالا بكشيد… ) چنان كه گويي يك وزنه‎ي خيالي سنگين را از پشت چشمهايتان بلند مي‎كنيد.

اين كار را بارها تكرار كنيد، اما به خودتان ( يا هيچ يك از ماهيچه‎هايتان ) اجازه‎‎ي انقباض يا پاسخ ندهيد. اين كار در آغاز كمي دشوار است، اما با كمي تمرين به راحتي در انجام آن مهارت و تسلط پيدا مي‎كنيد.

اين فعاليت گشايشي ذهني خيلي مهم است. اگر مي‎خواهيد به روشن‌بيني و ساير توانايي‌هاي روحي دست پيدا كنيد، اين تمرين اولين قدم براي يادگيري كنترل چشم سوم است.

در مراحل اوليه ممكن است احساس كنيد كه ناحيه وسيعي از بالاي ابروهايتان را بالا مي‎كشيد، حتي تمام پيشاني خود را . اين مورد اشكالي ندارد و باز هم مي‎تواند تأثير لازم را براي باز كردن چشم سوم شما داشته باشد. با تمرين بيشتر خواهيد توانست حوزه‎ي تمركز فعاليت ذهني خود را كاهش دهيد و آن را به ناحيه‎ي بين ابروها ( چشم سوم ) محدود كنيد.

اگر اين فعاليت گشايشي ذهني را ادامه دهيد، چشم سوم خود را تحريك كرده ، آن را فعال خواهيد ساخت. تمركز يكنواخت و آرام شما روي يك شيئ، چشم سوم شما را با انرژي ساطع شونده از آن شيئ هماهنگ خواهد كرد. اين انرژي به مركز بينايي مغز شما ارسال مي‎شود و در آنجا بعنوان يك تصوير ( يك نوار روشن از نور رنگي ) تفسير مي‎‌شود.

توصيه: هر گاه در انجام اين عملكرد گشايشي ذهني، تمركز و تسلط كافي كسب كرده، آنرا بصورت ذهني اجرا كنيد، متوجه خواهيد شد كه وزنه‎ي خيالي پشت چشمهاي شما در يك سمت آسانتر از سمت ديگر بالا كشيده مي‎شود،كه معمولاً سمت راست آسانتر است. اصولا‎ً اين احساس ناشي از تفاوت بين دو نيمكره‎‎ي مغز شما است كه استفاده از يكي به مراتب آسانتر از ديگري است ( نيمكره‎ي غالب ). اگر اين مورد براي شما ايجاد اشكال مي‎كند، با يك فعاليت چرخشي ذهني، در جهت چرخش عقربه‎هاي ساعت در ناحيه‎ي بين ابروها، چشم سوم خود را تحريك كنيد. منظور از جهت چرخش عقربه‎هاي ساعت اين است كه صورت خود را به عنوان صفحه‎ي ساعت در نظر بگيريد و جهت صحيح چرخش را با آن بسنجيد. براي اين فعاليت چرخشي نيز از همان فرمان ذهني عضلاني استفاده كنيد كه قبلاً براي باز كردن چشمهاي خسته به كار مي‎برديد. اما اكنون آنرا براي چرخش به كار ببريد، چنان كه گويي با حركت چرخشي يك مداد، اين ناحيه را تحريك مي‎كنيد. بهترين روش اين است كه براي فعال كردن چشم سوم خود تمرين گشايشي اصلي و اين تمرين چرخشي را يك در ميان انجام دهيد. فعاليت گشايشي ذهني به هر حال براي هماهنگ كردن چشم سوم شما با هاله لازم است.

توجه: به ياد داشته باشيد كه همه‎ي اين تمرينهاي محرك انرژي، به آگاهي جسماني موضعي خصوصاً آگاهي موضعي در سطح پوست وابسته‎اند. براي اينكه اين تمرينها مؤثر باشند، بايد احساس كنيد كه آنها واقعاً اتفاق مي‎افتند.



:: موضوعات مرتبط: چاکرا ها , ,
:: بازدید از این مطلب : 1123
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : شنبه 4 خرداد 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : magy

 
درباره چاکرا درماني
چاكراها مراكزي براي تبادل انرژي كيهاني با بدن مي باشند. در بدن انسان هفت چاكراي اصلي وجود دارد كه انرژي كيهاني از طريق آنها وارد بدن شده يا از آن خارج مي شوند.چاكرا درماني يك درمان مكمل براي همه بيماري هاي جسمي و رواني است.علاوه بر آن فعاليت متعادل چاكراها انسان را به تكامل معنوي نزديك مي سازد . شما دوستان عزيز مي توانيد براي هر مشكل جسمي يا رواني كه داريد از اين درمان مكمل برخوردار شويد. تاكيد مي كنم شما هر مشكلي كه داشته باشيد ميبايست تحت نظر پزشكان متخصص مربوطه درمان خود را ادامه داده و در عين حال از چاكرادرماني نيز براي سرعت بخشيدن به درمان خود استفاده كنيد.

درباره چاکرا ها بيشتر بدانيد
آيا مي دانيد 7 مركز انرژي « چاكرا» در بدن شما وجود دارد؟
هر انساني نيروي بالقوه اي براي كامل بودن در خود دارد. نيروي شگفت انگيز و فريبنده أي كه اعجاز خلقت محسوب مي شود. نام ديگر اين نيروي بالقوه «چاكرا» مي باشد. چاكراها انرژي حياتي را از محيط اطراف و از كيهان مي گيرند و آنها را به امواج مورد نياز نقاط مختلف بدن تبديل مي كنند. علاوه بر اين آنها انرژي را به اطرافشان پخش مي كنند. توسط اين سيتسم انرژي، انسان نهايتا در حوزة‌ تبادل دايم انرژي با كيهان و دنيا و انسان هاي ديگر است.
طبق دست نوشته هاي قديمي 88000 چاكرا در بدن هر يك از ما وجود دارد و به ندرت مي توان نقطه أي در بدن انسان پيدا كرد كه در برابر دريافت و انتقال يا تغيير دادن انرژي ها حساس نباشد. فقط حدود 40 چاكراي فرعي وجود دارد كه مهمترين آنها در طحال، پشت گردن، كف دست ها و كف پاها قرار دارند. اما تقسيم بندي ديگري هم براي تعداد چاكراها وجود دارد كه مي گويند چاكراهي مهم در بدن انسان 7 تا مي باشند كه دائما در حال چرخش به سر مي برند. چرخش چاكراها در مردان به سمت راست (در جهت عقربه هاي ساعت) و در زنان به سمت چپ مي باشد. وقتي درمانگران مي خواهند چاكرايي را تقويت كنند مي توانند در جهت چرخش چاكراها كار درمان را انجام دهند. مثلا در رايحه درماني مي توان مواد معطر را به صورت دوراني در جهت چرخش چاكراها حركت داد يا اگر با سنگ هاي قيمتي مي خواهيد روي چاكراها تأثير بگذاريد باز مي توانيد جهت چرخش چاكراها را در نظر داشته باشيد.

پذيرش در زنها
يك رنگ به خصوص بر روي هر يك از اين هفت چاكرا اثر بيشتري دارد، يعني فركانس امواج چاكراها با رنگ مربوطه افزايش يافته،‌ شفاف تر و درخشان تر مي شود. گفته شد كه چاكراها در مردان در جهت عقربه هاي ساعت مي چرخند و طبق آموزش هاي چيني اين جهت چرخش در طبيعت نمايانگر قدرت اراده، فعاليت و هم چنين خصوصيات منفي مثل پرخاشگري و خشونت مي باشد و غلبه و تسلط را در مردها مي رساند.
در زنان جهت حركت چاكراها خلاف عقربه هاي ساعت است و اين نوع حركت در طبيعت نمايانگر پذيرش و توافق مي باشد. به همين دليل چيني ها معتقدند زنها فعاليت بيشتري در ابراز احساسات دارند و مردها ميل به پذيرش احساسات و يا باقي ماندن در وضعيت منفعل دارند.
چرخش متناوب چاكراها باعث مي شود مردها و زنها در زمينه هاي مختلف زندگي به اشكال متفاوتي انرژي ها را به سوي كامل شدن هدايت كنند. چاكراها امواجي را كه با فركانس هاي خودشان هم خواني داشته باشد از محيط اطراف مي گيرند و مانند آنتن عمل مي كنند. امواج انرژي را در هر حدي كه باشند مي گيرند و ما را به آنچه در طبيعت، جهان و اطرافمان در جريان است وصل مي كنند. چاكراها هم چنين انرژي ها را دقيقا به اطراف ساطع مي كنند. از اين رو باعث تغيير اتمسفر اطراف ما مي شوند. از راه چاكراها مي توانيم امواج سلامتي و يا پيام هاي آگاهانه و ناخودآگاه بفرستيم و ديگران، شرايط و حتي ماده را تحت تأثير قرار دهيم،‌ آن هم درجهت مثبت يا منفي.

هر هفت سال يک انسان جديد مي شويم
اگر بخواهيم كه خلاقيت، دانش، قدرت، عشق و وحدت و سعادت ايجاد كنيم بايد جاكراها باز باشد و به طور هماهنگ با هم كار كنند. اين موضوع دربارة‌ تعداد كمي از آدمها صدق مي كند. به طور هم زمان ممكن است چاكراها باز، بسته يا فعاليت يك جانبه داشته باشند. در طول زندگي اين حالت ها دستخوش تغيير مي شوند زيرا درونماية اصلي آنها هميشه در حال حركت به جلو و دوباره به عقب برگشتن است. به همين دليل دانش چاكراها مي تواند به ما كمك كند تا خود را بشناسيم، توانايي هاي ذاتي خود را درك كنيم و بتوانيم زندگي سرشار از نعمت و سرور داشته باشيم.
همه چيز در جهان ما ريتم و چرخش مشخصي دارد. از اتم ها گرفته تا هر آن چه در خلقت وجود دارد.
قوانين موزون در همه جا به چشم مي خورد. در ضربان قلب، در تنفس، در جا به جا شدن شب و روز، در آمدن فصول، در حركات قابل پيش بيني ستارگان و در رشد زندگي مخلوقات. مثلا در مورد گياه،‌ اول مي بينيم جوانه ظاهر مي شود، بعد اولين برگ ها، سپس غنچه و بعد از آن گل و در نهايت ميوه، هميشه روند مشخصي وجود دارد، بنابراين منطقي است انسان كه موجودي روحاني در قالب بدن است پيشرفت او براساس روند خاصي باشد. انسان فقط اين نيست كه روز به روز رشد كند و مهارت ها و تجربيات مختلف به دست آورد،‌پيشرفت او طبق چرخه هاي خاص ذهني و معنوي است. ارزش موضوعات در تمام مراحل زندگي يكسان نخواهد بود. يعني در زمان معيني با كاري كه خلقت دقيقا بر دوش ما گذاشته، مواجه مي شويم.
از ديدگاه انسان شناختي،‌ زندگي انسان به دوره هاي كاملا مشخصي تقسيم شده است. طول هر دوره هفت سال است. زمان هاي مشخصي در زندگي وجود دارد كه انسان پذيراي تأثيرات و تجربيات است و به بلوغ كافي براي برداشتن قدم هاي مشخصي در راه پيشرفت رسيده است. جالب است بدانيد كه اين شناخت كاملا با دانش دربارة‌ ساختار عملكرد چاكراها تناسب دارد. ما هر هفت سال از يك چاكرا ي مي گذريم و در آن دوره خصوصيات آن چاكرا درون ماية زندگي ما خواهد بود. با اين تفسير وقتي دورة‌ هفتم زندگي ما تمام مي شود و وارد پنجاه سالگي مي شويم دوباره همه چيز را از نو شروع مي كنيم. از پنجاه سالگي درسهاي خاصي در انتظار ما هستند تا ياد بگيريم. هر سال موضوع جديدي در انتظار ماست و هر هفت سال يك موضوع جديد موارد قبلي را كامل مي كند. از نظر زيست شناختي هم اين يك واقعيت است كه بدن ما هر هفت سال يك بار دوباره احيا مي شود يعني بعد از هفت سال تمام سلول هاي بدن مان به سلولهاي جديد تبديل شده و از نظر زيست شناختي انسان كاملا جديدي هستيم. دانستن اين موضوع باعث مي شود تا به رشد كودكانمان بيشتر كمك كرده و توجه به موقع به آنها داشته باشيم.
دو راه براي آزاد کردن چاکراها
اما دو راه اساسي مؤثر براي آزاد كردن چاكراها وجود دارد، راه اول اين است كه چاكراها را در معرض انرژي هايي قرار دهيم كه با هر يك از آنها ساختاري هماهنگ دارد. چاكرا با امواج طبيعي از قفل ها آزاد مي شود، اين چنين انرژي مي تواند در رنگ هاي شاد و ساده، در جواهرات،‌ صداها و روغن هاي خاصي پيدا شود. وقتي انرژي هاي سد شده در چاكراها به اين طريق آزاد مي شوند، در درون احساس عميق سرور، آرامش و روشني مي كنيم.

چاكرا كلمه ای سانسكريت به معنای چرخ است، چرخ سمبل حركت دورانی حول يك محور است. به عبارت ديگر شكلی كه از حركت حول يك محور ايجاد می شود، دايره است. به همين صورت رابطه دايره با مركز آن از همه اشكال ديگر كامل تر است. گروهی از افراد كه آگاهی و انرژی روانی آنها يك قصد مشترك دارد، دايره  يا حلقه را بوجود می آورند. شكل چرخ برای چاكراها نمود يگانگی و اتحاد درونی آنها است.

چاكراها ريشه در باورها و ديدگاه متافيزيك هندو دارند. در ديدگاه هندو، هستی از جنس تفكر و آگاهی است و قصد آگاهی تبلور به شكل ماده است. اين امر خلاف ديدگاه مادی است،كه ماده را سر آغاز جهان، و آگاهی را ناشی از آن می داند. مبنای اين نوشته، ديدگاه متافيزيك هندو است. از اين ديدگاه جهان رويای، رو يابينی است كه همه اجزای اين رو يا خود نيز رو يا می بينند. در اين ديدگاه يك جهان اكبر وجود دارد كه خود متشكل از بی شماری جهان های اصغر است. در اين بين چاكراها واسطه های بين جهان اكبر وجهان اصغر هستند. بنابراين تجربه ما از جهان هستی در سطوح مختلف آگاهی و از طريق چاكراها تجربه می شود. مجموعه چاكراها مانند يك رنگين كمان متشكل از هفت رنگ است و هر چاكرا طيفی از اين رنگين كمان را تدائی ميكند و درك و برداشت صحيح موقعی اتفاق می افتد كه هرهفت رنگ اين مجموعه حضور داشته باشند. به عبارت ديگر چيزی كه مانع دريافت واقعيت می شود، آن است كه تعادل بين اجزای سيستم ادراكی برقرار نبوده و درك و برداشت ما كامل نيست.

چاکراها مانند گردابی عمل می کنند که انرژی و آگاهی را از محيط اطراف ما دريافت کرده و در قسمتهای مختلف بدن پخش می کنند. هريک از چاکراها در هر قسمت از بدن که قرار داشته باشد انرژی آن قسمت از بدن و سطحی از آگاهی را در کنترل خود دارد.


 



:: موضوعات مرتبط: چاکرا ها , ,
:: بازدید از این مطلب : 960
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 4 خرداد 1398 | نظرات ()

صفحه قبل 1 صفحه بعد